مردی که همسرش را با فلفل سیاه هندی مسموم کرد فرار کرد

معمولاً اعتقاد بر این است که در قرون وسطی، فلفل سیاه هندی اغلب برای پنهان کردن طعم گوشت نیمه گندیده استفاده می شد. هیچ مدرکی این ادعا را تایید نمی کند و مورخان آن را بسیار بعید می دانند.

در قرون وسطی، فلفل یک کالای لوکس بود که فقط برای ثروتمندان، که مطمئناً گوشت دست نخورده نیز در دسترس داشتند، مقرون به صرفه بود.

علاوه بر این، مردم آن زمان قطعا می دانستند که خوردن غذاهای فاسد آنها را بیمار می کند. به طور مشابه، این باور که فلفل به طور گسترده ای به عنوان نگهدارنده استفاده می شود، مورد تردید است.

درست است که پیپرین، ترکیبی که به فلفل تندی می دهد، دارای برخی خواص ضد میکروبی است، اما در غلظت هایی که فلفل به عنوان ادویه استفاده می شود، اثر آن اندک است.

نمک یک نگهدارنده بسیار مؤثرتر است و گوشت‌های پخته شده با نمک مخصوصاً در فصل زمستان خوراکی رایجی بودند. با این حال، فلفل و سایر ادویه ها مطمئناً در بهبود طعم گوشت هایی که مدت طولانی نگهداری می شوند، نقش داشته اند.

فلفل

قیمت گزاف آن در قرون وسطی – و انحصار تجارت در اختیار ایتالیا – یکی از انگیزه هایی بود که باعث شد پرتغالی ها به دنبال مسیر دریایی به هند بروند.

در سال 1498، واسکو داگاما اولین کسی بود که با کشتی در اطراف آفریقا به هند رسید (به عصر اکتشاف مراجعه کنید). از اعراب در کالیکوت (که به زبان اسپانیایی و ایتالیایی صحبت می‌کردند) پرسیدند چرا آمده‌اند، نماینده او پاسخ داد: «ما مسیحیان و ادویه‌ها را می‌جوییم».

اگرچه این اولین سفر به هند از طریق منتهی الیه جنوب آفریقا تنها موفقیت کمی داشت، پرتغالی ها به سرعت در تعداد بیشتری بازگشتند و در نهایت کنترل بسیار بیشتری بر تجارت در دریای عرب به دست آوردند. معاهده توردسیلاس در سال 1494 با اسپانیایی ها به پرتغال حقوق انحصاری را به نیمی از جهان که منشأ فلفل سیاه بود، اعطا کرد.

با این حال، پرتغالی ها ثابت کردند که نمی توانند تجارت ادویه را در انحصار خود درآورند. شبکه های تجاری قدیمی عربی و ونیزی با موفقیت مقادیر زیادی ادویه را وارد کردند و فلفل بار دیگر در اسکندریه و ایتالیا و همچنین در سراسر آفریقا جریان یافت.

در قرن هفدهم، پرتغالی‌ها تقریباً تمام تجارت ارزشمند خود در اقیانوس هند را به هلندی‌ها و انگلیسی‌ها از دست دادند، که با سوء استفاده از حاکمیت اسپانیا بر پرتغال در طول اتحادیه ایبری (1580-1640)، تقریباً تمام منافع پرتغال را به زور اشغال کردند. در منطقه. بنادر فلفل مالابار به طور فزاینده ای با هلندی ها در دوره 1661-1661 تجارت کردند.

فلفل برداشت شده برای تجارت اروپایی، از نسخه خطی Livre des merveilles de Marco Polo (کتاب شگفتی های مارکوپولو)
با افزایش عرضه فلفل به اروپا، قیمت فلفل کاهش یافت (اگرچه ارزش کل تجارت وارداتی به طور کلی کاهش پیدا نکرد).

فلفل، که در اوایل قرون وسطی یک اقلام منحصراً برای ثروتمندان بود، در میان چاشنی‌های معمولی‌تر به یک چاشنی روزمره تبدیل شد. امروزه فلفل یک پنجم تجارت ادویه در جهان را تشکیل می دهد.

اگر گزارش های شاعرانه در مورد کاشف به نام تانگ منگ (唐蒙) درست باشد، ممکن است فلفل سیاه در قرن دوم پیش از میلاد در چین شناخته شده باشد.

تانگ منگ که توسط امپراتور وو به جنوب غربی چین کنونی فرستاده شده است، گفته می شود که با چیزی به نام جوجیانگ یا “سس-ففل” برخورد کرده است. به او گفته شد که از بازارهای شو، منطقه ای در استان سیچوان کنونی آمده است.

دیدگاه سنتی در میان مورخان این است که “سس-ففل” سسی است که از برگ فوفل تهیه می شود، اما استدلال هایی وجود دارد که در واقع به فلفل اعم از بلند یا سیاه اشاره دارد.

در قرن سوم پس از میلاد، فلفل سیاه اولین ظهور قطعی خود را در متون چینی به عنوان hujiao یا “فلفل خارجی” نشان داد. به نظر نمی رسد که در آن زمان به طور گسترده ای شناخته شده باشد، در اثر قرن چهارم که طیف گسترده ای از ادویه ها را از مرزهای جنوبی چین توصیف می کند، از جمله فلفل بلند ظاهر نشده است.

با این حال، در قرن دوازدهم، فلفل سیاه به یک عنصر محبوب در آشپزی افراد ثروتمند و قدرتمند تبدیل شده بود و گاهی اوقات جای فلفل بومی سیچوان چین (میوه خشک بی حس کننده یک گیاه غیرمرتبط) را می گرفت.

مارکوپولو به محبوبیت فلفل در قرن سیزدهم در چین گواهی می دهد، هنگامی که آنچه را که در مورد مصرف فلفل در شهر کینزی (هانگژو) به او گفته شده است، بیان می کند: «… مسر مارکو شنیده است که یکی از افسران گمرک کان بزرگ بیان کرده است که مقدار فلفلی که روزانه برای مصرف به شهر کینزی وارد می‌شد، 43 بار بود که هر بار معادل 223 پوند بود».

در طول سفرهای گنج مینگ در اوایل قرن پانزدهم، دریاسالار ژنگ هی و ناوگان اعزامی او با مقدار زیادی فلفل سیاه بازگشتند که زمانی لوکس گران قیمت به یک کالای رایج تبدیل شد.